در همین لحظات ابتدایی فیلم که مادر مشغول فیلمبرداری است، ناگهان کلاغی وارد خانه میشود. این کلاغ باعث شکسته شدن وسایل زیادی در خانه میشود. هنگامی که “تینیا” موفق به گرفتن او میشود و قصد آزاد کردن کلاغ را دارد، ناگهان مادرش کلاغ را میکشد.
درست شب بعد از این اتفاق “تینیا” تخمی را در جنگل پیدا میکند و تصمیم میگیرد تا آن را به خانه برده و تا زمان تولد از او مراقبت کند.
تا این لحظه فیلم قابلقبول است. معرفی سریع اعضای خانواده و مشخص کردن شغل و هدف دو نفر از آنها ویژگی مثبتی است.
علاوه بر این موضوع قصه اصلی هم سریع آغاز میشود و Hatching وقت را تلف نمیکند. بلافاصله بعد از عکس دسته جمعی اعضای خانواده، کلاغ به شیشه برخورد میکند و داستان شروع میشود.
اما میتوان گفت فیلم تنها تا همین پنج شش دقیقه ابتدایی قابلقبول و با برنامه به نظر میرسد. از این لحظه تا پایان، خیلی خبری از لحظات خوب و اتفاقات مثبت نیست. هر چه فیلم جلوتر میرود نقاط ضعفش بیشتر عیان میشود. در انتها پایان فیلم Hatching هم موفقیتآمیز نیست.















برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید!